پارسال همین موقع ها بود که رسیم خونه خسته و با صدایی گرفته با کلی انرژی!!!
از استادیوم برگشته بودم یادش به خیر چقدر سعی کردم گریه نکنم در سالن ولی نشد هر چند طوری جلوه می دادم که آب از چشمانم می آید. منو اشک!
اما امسال ....
بگذریم. فقط دیگه گریه شوق معنی نداره!
از استادیوم برگشته بودم یادش به خیر چقدر سعی کردم گریه نکنم در سالن ولی نشد هر چند طوری جلوه می دادم که آب از چشمانم می آید. منو اشک!
اما امسال ....
بگذریم. فقط دیگه گریه شوق معنی نداره!
واقعا یادش بخیر
پاسخحذفاز دانشگاه رفتیم استادیوم
این روزا بیشتر افسوس گذشته ها رو می خورم
منم اولین شال سبزمو خریدم و انداختم دور گردنم.
پاسخحذفچقدر دوست داشتم ازم بپرسن این شال چیه!! چه هیجانی . . . چه شوری. . . چقدر زود یادش بخیر شد. . . چقدر زود گذشت . . . چقدر بزرگ شدم. . .
بچگی هم عالمی داره ها
به زهرا:
پاسخحذفالان این چه ربطی به بچگی داشت؟!!
آره پارسال یه حس ناب داشتیم که هیچ جوره نمیشه توصیفش کرد...خرابش کردن نامردای متقلب!
اگه می گفتی پیر شدم منم می گفتم آره پیر کردن جوون ها رو!!!
پاسخحذف