۳۰ خرداد ۱۳۸۹

آب سرد

امروز عصر فقط یک لیوان آب سرد می خواستم، نه برای خوردن، بلکه برای اینکه با تمام یخ هایش آن را روی سرم بریزم!

۱ نظر:

  1. امشب
    باد و باران هر دو می کوبند:
    باد خواهد بر کند از جای سنگی را
    و باران هم
    خواهد از آن سنگ نقشی فروشوید.
    هر دو می کوشند.
    می خروشند.
    لیک سنگ بی محابا در ستیغ کوه
    مانده بر جا استوار، انگار با زنجیر پولادین.
    سال ها ان را نفرسوده است.
    کوشش هر چیز بیهوده است.
    کوه اگر بر خویشتن پیچد،
    سنگ برجا همچنان خونسرد می ماند.

    پاسخحذف