۱۱ دی ۱۳۸۹

آسمون ابری شده, دیگه خار و خسی نیست!

اگه مثله خار بودیم برا بعضی ها الان شدیم مثه یه حب انگور بی دونه ! نرم و آب دار! 

۵ نظر:

  1. خدایی معنی هم داره این جمله؟!

    پاسخحذف
  2. اره دیگه یادت نیست پارسال خس و خاشاک بودیم! نمی دونم باد اومد؛ بارون اومد؛ چی شد همه بی خیال شدن!
    داشتم فریدون فروغی می شنیدم این جمله یکی از قسمت های یکی از اهنگاش بود که این مفهوم رو تو مغزم به وجودآورد!

    پاسخحذف
  3. خس و خاشاک مانده۱۳ دی ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۳۹

    ما که هنوز همون خس و خاشاکی هستیم که بودیم! شما رو نمی دونیم ولی ما که بی خیال نشدیم،خیلی ها هستند که عین همون روزا تو تب و تابند، میرن زندان، میان، مرخصی،احضار،فشار،اعتصاب غذا، بازم ایستادن، اونا فرقی نکردن،بازم هستن، ما فرق کردیم که از حال و روز اونا بی خبریم.
    آن که در خونش طلا بود و شرف
    شانه ای بالا تکاند و جام زد
    در شگفت از این غبار بی سوار
    خشمگین، ما ناشریفان مانده ایم.
    آبها از آسیا افتاده:لیک
    باز ما با موج و توفان مانده ایم
    خلاصه اینکه این "همه" رو فاکتور بگیرین

    پاسخحذف
  4. خودشم چه حبه ی انگوری . . . بهش یه اتاقم می دن در حد بنز!!!
    ما که هنوز خار چشمیم! خدایا مارا هیج گاه انگور بی دانه مپسند

    پاسخحذف